به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در تهران، فیلم «شنای پروانه» نخستین اثری بود که در روز دوم سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر در سالن رسانه ها به نمایش درآمد، فیلمی خوش ساخت با میزانسن و قاب بندی های حساب شده در خدمت فیلم که توانسته با فیلمنامه ای حساب شده مخاطب را به دنیای لات و لوت ها ببرد.
مهم ترین نکته فیلم وجود قهرمان و سیر تحول این شخصیت با بازی جواد عزتی است، شخصیتی که در فیلم به دنبال یافتن شخصی است که فیلمی را در فضای مجازی منتشر کرده و باعث بی آبرویی خانواده و به زندان افتادن برادرش شده است.
شاید به توان گفت شنای پروانه در میانه های راه مقداری از ریتم می افتد اما رفته رفته این مسئله هر چه به پایان نزدیک می شود کمرنگ و کمرنگ تر می شود.
از جمله انتقادات وارده به فیلم نمایش حجم بالای خشونت است، مسئله ای که تا حد زیاد بیننده را آزار می دهد و نکته دیگر بی مکان بودن قصه است، فیلم ترکیبی از چند لوکیشن است که هویت ندارند.
فیلمی که ای کاش مستند بود
دومین فیلم روز دوم فیلم «بی صدا حلزون» بود، این فیلم خانواده ای از هم پاشیده را روایت میکند که پدر و مادر و فرزند آن خانواده ناشنوا هستند و مادر به دنبال انجام عمل شنوایی پسر و پدر مخالف آن است.
«بی صدا حلزون» به شدت از فقدان قصه و پرداخت صحیح آن رنج میبرد، پدر که به نوعی نماینده طرز تفکری از ناشنوایان است تصور میکند که شنوا شدن پسر سبب تنهایی او خواهد شد و این مسئله که ناشنوایان چیزی در زندگی کم ندارند و چنین موضوعی اگر در قالب مستند ارائه می شد شاید تأثیر بیشتری داشت؛ چرا که پرداخت داستانی آن به شکل انجام شده اثر را به یکی از ضعیف ترین و خسته کننده ترین آثار جشنواره تبدیل کرده است.
«بی صدا حلزون» ایده یک خطی این مسئله که بعضی از ناشنوایان علاقه ای به درمان ندارند و تمایل دارند همچنان ناشنوا باشند فراتر نمی رود و خرده قصه و اتفاقات فیلم به هیچ وجه کمکی به خلق و فضاسازی ایده محوری فیلم نمی کند.
برادری که در فیلم وجود دارد مدام می خواهد به خارج رود و این مسئله به سبب این که برادری ساخته نمی شود کارکرد درستی در داستان ندارد یا حضور ماموران تعزیراتی که ناشیانه ترین شکل ممکن برای نوعی روایت خیر خطی دوبار تکرار می شود.
«تومان» یک ریال هم ارزش ندارد
قبل از این که بخواهیم راجع به فیلم صحبت کنیم، باید از فقدان مسئله در فیلم سخن بگوئیم، فیلم آنقدر بی مسئله است که برای جشنواره فجر جای تأسف دارد که چنین فیلمی را میزبانی می کند و برای هیئت داوران که چنین فیلمی را انتخاب کرده اند.
موضوع فیلم «تومان» درباره قمار است، فیلمی که زندگی چند جوان ترکمن را روایت می کند که زندگیشان حول محور قمار می چرخد و شب و روزشان هم با این مسئله گره خورده است و به احمقانه ترین شکل بر سر همه چیز شرط می بندند از فوتبال و اسب تا رفتن زیر آب و غیره و ذلک.
فیلم سعی دارد قصه یک خطی اش را با روایتی معناگرا متفاوت کند، اما این معناگرایی نمی تواند نقابی برای بی مسئلگی و بی قصه بودن فیلم باشد و تا حد زیادی مشت خالی کارگردان را هم رو می کند چرا که مخاطب با تعدادی راش مواجه می شود که به سلیقه کارگردان به هم چسبانده شده اند و همین مخاطب را خسته می کند.
فیلم افزون بر این که قمار را تقبیح نمی کند بلکه تصویری روشن از آن را ارائه می دهد و قمارباز را در انتها به یک سلوک می رساند.
در پایان روز دوم سی و هشتمین جشنواره فجر به استثناء فیلم متوسط شنای پروانه با جشنواره ای طرف بودیم که در طرح مسئله و پرداخت آن با مشکلات زیادی مواجه بوده و یحتمل خواهد بود.
محمدرضا پورصفار
نظر شما